محل تبلیغات شما

مرغ آمین درد آلودی است کاواره بماند.

رفته تا آن سوی این بیداد خانه 

بازگشته ،رغبتش زرنجوری نه سوی آب ودانه

نوبت روز گشایش را در پی چاره بماند.

می شناسد آن نهان بین نهانان (گوش پنهان جهان دردمند  ما)

جور دیده مردمان را

با صدای هر دم آمین گفتنش ،آن آشنا پرورد،

می دهد پیوندشان در هم  

می کند از یاس خسران بار آنان کم

می نهد نزدیک باهم ،آرزوهای نهان را.

 

بسته در راه گلویش او 

داستان مردمش را. رشته در رشته کشیده 

بر سر منقار  دارد رشته ی سر در گمش را.

او نشان از روز بیداری ظفرمنی است.

بانهان تنگنای زندگانی دست دارد.

از عروق زخمدار این غبار آلوده ره تصویر بگرفته.  

از درون استغاثه های رنجوران.

در شبانگاهی چنین دلتنگ ،می آید نمایان.

وندر آشوب نگاهش خیره بر این زندگانی

که ندارد لحظه ای از آن رهایی 

می دهد پوشیده ،خود را برفرا بام مردم آشنایی.

رنگ می گیرد

شکل می گیرد 

گرم می خندد

بال های پهن خود را بر سر دیوارشان می گستراند.

 

چون نشان از آتشی در دود خاکستر 

می دهد از روی فهم رمز درد خلق

با زیان رمز درد خود تکان در سر.

 

وز پی آنکه بگیرد ناله های ناله  پردازان ره در گوش 

از کسان احوال می جوید .

چه گذشته ست  وچه نگذشته است 

سر گذشته های خود را هر که با آن محرم هشیار می گوید.

 

داستان از درد می رانند مردم 

در خیال استجبهای روزانی 

مرغ آمین را بدان نامی که او را هست می خوانند  مردم .

 

زیر باران نواهایی که می گویند:

باد رنج ناروای خلق را پایان.

 

 

 

 

 

آیا می خواهید خوشنویس شوید؟

تشخیص دروغ درکمتر از پنج دقیقه

مرغ آمین از شاعر گرانقدرمان نیما یوشیج

های ,درد ,آمین ,سر ,رشته ,دهد ,نشان از ,خود را ,رمز درد ,مرغ آمین ,از روی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها