عشق آمد وتوبه را چو شیشه بشکست
چون شیشه شکست کیست که او داند بست
گر هست شکسته بندان هم عشق است
از بند و گشاد او کجا شاید جست
####
عشقت به دلم در آمد وشاد برفت
باز آمد ورخت خویش بنهاد برفت
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین
بنشست وکنون رفتنش از یاد برفت
#####
عشق توچنین حکیم و استاد چرا است
مهر تو چنین لطیف بنیاد چرا است
بر عشق چرا سوزم اگر او خوش نیست
ور عشق خوش است این همه فریاد چرا است
عشق ,آمد ,حکیم ,استاد ,توچنین ,تو ,چرا است مهر ,استاد چرا ,و استاد ,حکیم و ,است مهر تو
درباره این سایت